English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7098 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
control surface angle U زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential spoilers U اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
critical angle of attack U زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
pitch altitude U زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
included angle U زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
wing heavy U تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
lubber line U خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
axis of control U محور کنترل هواپیما
actuating horns U اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
coning angle U زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
cross member U عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
refrence axis U محور مبداء
principal axis U محور مبداء
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
axis U محور طولی
longitudinal axis U محور طولی
abscissa U محور طولی
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
end play U بازی طولی محور
rotor incidence U زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
rolled U دوران حول محور طولی غلطش
rolls U دوران حول محور طولی غلطش
roll U دوران حول محور طولی غلطش
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
departure station U مبداء حرکت
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
banks U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
bank U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
phase line U خط مبداء حرکت جنگی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
crossed controls U بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
moustaches U سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
axial of an aircraft U محور هواپیما
gust lock U قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
abeam U یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
range angle U زاویه بردی هواپیما
dive angle U زاویه شیرجه هواپیما
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
camshafts U محور کنترل
camshaft U محور کنترل
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
fixed reticle U تار موی ثابت زاویه یاب
glide slope U زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
angle of departure U زاویه صعود هواپیما از روی باند
measuring technique U متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
hard spun U [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
phugoid oscillation U نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
turn and slip U زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
rakes U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rake U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
raking U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
disturbing moment U گشتاوری که در جهت دوران هواپیما حول یک محور بر ان اثر میکند
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
command axis U محور حرکت یکان
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
limiting velocity U بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
isoclinic wing U بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
lift engine U توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
lift cruise U توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
advisory control کنترل آزاد هواپیما
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
advisory control U کنترل مشورتی هواپیما
angle of elevation U زاویه حرکت لوله درارتفاع
elevation U حرکت در ارتفاع زاویه درجه
elevations U حرکت در ارتفاع زاویه درجه
drift angle U زاویه انحراف از سمت حرکت
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
constant of motion U ثابت حرکت
ventral U تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
control line U ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
prediction angle U زاویه حرکت پیش بینی شده هدف
angle og sideship U زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
barrier U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barriers U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
lateral tell U پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
localizer mode U روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
immobilises U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilized U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilised U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilizes U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilize U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilising U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilizing U از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
freeze U ثابت کردن غیرقابل حرکت ساختن
freezes U ثابت کردن غیرقابل حرکت ساختن
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
to taxi to a standstill U حرکت آخر تا به ایست رسیدن [هواپیما]
yawed U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
desired leading U سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
The aircrafts was flying in a northerly direction. U هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
yaw U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
immobilised U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
plotter U با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
plotters U با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
immobilized U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilizes U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilises U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilizing U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilize U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilising U ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
rate joystick U سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
ground loop U تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
block time U زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
zero lash U شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
carriages U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
carriage U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
scalar U توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
swing U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
wheelbases U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
exchangeable U درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
ppi gauge U معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
axis of signal communication U محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
graduated circle of an alidade U دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
1معنی lead lag compensator
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1to as
1i was rebelling now
2credit score
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com